ایرج میرزا
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
ایرج میرزا | |
---|---|
![]() |
|
زادروز | ۱۲۹۱ (قمری) ۱۸۷۴ (میلادی) تبریز |
درگذشت | ۲۷ شعبان ۱۳۴۳ (قمری) سوم فروردین ۱۳۰۴ ۱۹۲۶ (میلادی) خیابان ایران (عینالدوله)، خیابان پهلوی بازارچه سقاباشی تهران |
علت مرگ | سکته قلبی |
آرامگاه | گورستان ظهیرالدوله، شمیران |
ملیت | ایرانی |
پیشه | شاعر |
سبک | هزلیات |
لقب | جلالالممالک، فخرالشعرا |
دین | اسلام |
فرزندان | جعفرقلی میرزا، خسرومیرزا، ربابه |
والدین | غلامحسینمیرزا |
محتویات |
زندگینامه
او فرزند صدرالشعرا غلامحسینمیرزا، نوهٔ ایرج پسر فتحعلیشاه و نتیجهٔ فتحعلی شاه قاجار بود. تحصیلاتش در مدرسه دارالفنون تبریز صورت گرفت و در همان مدرسه مقدمات عربی و فرانسه را آموخت. وقتی امیرنظام گروسی مدرسه مظفری را در تبریز تاسیس کرد، ایرج میرزا سمت معاونت آن مدرسه را یافت و در این سمت مدیریت ماهنامه ورقه (نخستین نشریه دانشجویی تبریز) را برعهده گرفت. در نوزدهسالگی لقب «ایرج بن صدرالشعرا» یافت. لیکن بزودی از شاعری دربار کناره گرفت و به مشاغل دولتی مختلفی از جمله کار در وزارت فرهنگ (معارف آنزمان) پرداخت. سپس به استخدام اداره گمرک درآمد و پس از مشروطیت هم در مشاغل مختلف دولتی از جمله وزارت کشور در سمت فرماندار آباده و معاونت استانداری اصفهان خدمت کرد. ایرج میرزا در پی یک سکته قلبی در منزلی در تهران درگذشت. ایرج میرزا به زبانهای ترکی، فارسی، عربی و فرانسه تسلط داشت و روسی نیز میدانست و خط نستعلیق را خوب مینوشت. آرامگاه ایرج میرزا در گورستان ظهیرالدوله تهران قرار دارد.[۵][۶][۷][۸][۹][۱۰]شخصیت
ایرج به گروهی از شاهزادگان قاجار تعلق داشت که در حکمرانی بر کشور سهم موثری نداشتند ولی با این وجود، تعلق خاطر خود را به نسب و اشرافیت خود حفظ کرده بودند. ایرج نیز مانند پدرش صدرالشعرا، گاه دچار فقر و تنگدستی میشد و از همین رو همفکری و همدردی با تهیدستان و روح اعتراض به نابرابریهای اجتماعی در وی زنده بود. او به سبب خصلت ولخرجی، سفرهای مداوم و تغییر مکرر شغل، برخلاف میل باطنی خود گاه مجبور به مدیحهسرایی اعیان و اشراف میشد ولی به نحو ملایم اما موثر از این کار ابراز دلتنگی و بیزاری میکرد.[۱۱][۱۲]کسانی که از نزدیک با ایرج ارتباط داشتهاند، گفتهاند که او در زندگی روزمره مردی متین و موقر بوده و در جمع به لفظ قلم سخن میگفته اما هنگام حضور در محافل خصوصی و در میان دوستان، این حریم به یکباره از میان میرفت و به بذلهگویی مبدل میشد.[۱۳] یک پروفسور خاورشناس روسی که در زمان حیات ایرج او را ملاقات کرده در باره او میگوید:[۳]
مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند، جان میگرفت...
دیدگاه سیاسی
نوشتار اصلی: جنبش مشروطه
ایرج به همراه ملکالشعرا بهار، بلندترین صدای شعر دورهٔ مشروطه بود. او بر خلاف بهار که از زاویه میهنپرستی به مشروطه مینگریست، بیشتر از دیدگاه یک بورژوای اشرافی، منتقد روابط اجتماعی بود.[۱۴]
و ضمن آنکه توده مردم را فاقد شعور سیاسی و درک اجتماعی میدانست، دوری از
خطر در افتادن با قدرتمندان و پیروی از مصلحت را برای دوستان تجویز
میکرد.[۱۵]رعایا جملگی بیچارگانند | که از فقر و فنا آوارگانند | |
تمام از جنس گاو و گوسفندند | نه آزادی نه قانون میپسندند | |
برای همچو ملت همچو مردم | نباید کرد عقل خویش را گم |
دیدگاه مذهبی
ایرج موضع سختی در برابر حجاب داشتهاست. این موضع را میتوان به راحتی در قطعه «کاروانسرا» مشاهده کرد. در جایجای دیوان ایرج از این مقوله سخن رفته و همین موضع باعث مخالفت دو گروه متفاوت، با ایرج و افکار او شدهاست: گروهی که به دلیل تمایلات مذهبی با ایرج مخالفت اصولی و عقیدتی داشتند و گروهی که به لحاظ سیاسی به دنبال فرصتی برای ضربه زدن به او بودند. به هرحال با روی کار آمدن حکومت غیر مذهبی رضا شاه، گروه دوم از جمع مخالفان جدا شده و طرفدار او شدند.[۱۷]
نمونه خط نستعلیق ایرج میرزا
در سردر کاروانسرایی | تصویر زنی به گچ کشیدند | |
ارباب عمایم این خبر را | از مخبر صادقی شنیدند | |
گفتند که وا شریعتا، خلق | روی زن بی نقاب دیدند | |
آسیمه سر از درون مسجد | تا سردر آن سرا دویدند | |
ایمان و امان به سرعت برق | میرفت که مومنین رسیدند | |
این آب آورد و آن یکی خاک | یک پیچه ز گل بر او بریدند | |
ناموس به باد رفتهای را | با یک دو سه مشت گل خریدند | |
چون شرع نبی از این خطر جست | رفتند و به خانه آرمیدند | |
غفلت شده بود و خلق وحشی | چون شیر درنده میجهیدند | |
بی پیچه زن گشاده رو را | پاچین عفاف میدریدند | |
لبهای قشنگ خوشگلش را | مانند نبات میمکیدند | |
بالجمله تمام مردم شهر | در بحر گناه میتپیدند | |
درهای بهشت بسته میشد | مردم همه میجهنمیدند | |
می گشت قیامت آشکارا | یکباره به صور میدمیدند | |
طیر از وکرات و وحش از جحر | انجم ز سپهرمی رمیدند | |
این است که پیش خالق و خلق | طلاب علوم رو سفیدند | |
با این علما هنوز مردم | از رونق ملک ناامیدند |
این شاعر همچنین برخی از عقبماندگی کشور را به سبب عمل گروهی از روحانیون و روضهخوانان میدانست. او غزلی در هجو شیخ فضلالله نوری دارد.[۱۸] و علیرغم اینکه به عنوان یک شاعر سیاسی شناخته نمیشود، در برابر او موضعگیری نمودهاست. [۱۹]
دیدگاه اجتماعی
ایرج منتقد اوضاع جامعه سنتی زمان خویش بود. او به راحتی با زبان مطایبه و طنز، از برخی از رسوم ایرانیان (مانند بلند شدن در جلوی پای اشخاص هنگام ورود به مجلس) انتقاد میکرد.[۲۰]نام این رم را چو نادانان ادب بنهادهاند | بیشتر از صاحبان سیم و زر رم میکنند | |
گر وزیری از در آید رم مفصل میشود | دیگر آنجا اهل مجلس معتبر رم میکنند |
با آنکه ایرج (همراه با مخبرالسلطنه هدایت) از اولین شاعرانی است که شعری را بطور خاص برای کودکان سروده، اما آثار تربیتی اینگونه ادبیات کودک، توسط پروین اعتصامی و بعدها توسط صمد بهرنگی بهطور جدی به چالش کشیده شد.[۲۲] آثار ایرج از اولین دوره یکسان شدن کتابهای درسی در ایران، در کتابهای درسی چاپ شدهاست.[۲۳]
ایرج همچنین ازجمله نخستین مردانی در ایران شناخته میشود که از جنبشهای حامی حقوق زنان حمایت کردهاست.[۲۴]
یادواره
برخی از دوستان و شاعران همدوره با ایرج میرزا مانند محمدحسین شهریار و وحید دستگردی، در سوگ او اشعاری سرودهاند. قطعه زیر یکی از دو قطعهای است که ملکالشعرا بهار به یاد ایرج سرودهاست.[۲۵]ایرجا رفتی و اشعار تو ماند | کوچ کردی تو و آثار تو ماند | |
بعد عمری دل یاران بردن | دل ما سوختی از این مردن | |
قلم شاعری از کار افتاد | ادبیات ز مقدار افتاد | |
بی تو رندی و نظربازی مرد | راستی سعدی شیرازی مرد |
نقد ایرج
ایرج با وجود آشنایی به فرهنگ و ادبیات فرانسه و با آنکه به میزان مجاز بودن ورود هزل به حوزه عفت عمومی در آن زبان آشنا بود، ولی به وفور از معانی زشت، الفاظ رکیک و مضامین مستهجن در اشعار خود استفاده کردهاست. اینگونه واژهها چنان زیاد در اشعار او استفاده شدهاند که به اعتقاد برخی کارشناسان، نمیتوان دیوان ایرج را در دسترس کودکان قرار داد.[۳۱]افزونبر اینگونه اشعار و کلمات رکیک، شعر ایرج با همه پختگی از نظر فن شعر نیز خالی از اشکال نیست. برخی از این نواقص چنین است:[۳۲]
- اسقاط حرف «عین» بدل از اسقاط «همزه» در برخی ابیات مانند اسقاط عین در کلمه «عرضه» در بیت زیر:
اعیاد گذشته که مدیح عرضه نمودم | اینجا بدی، امروز ندانم بکجایی؟ |
- جمع بستن کلمات عربی با دستور فارسی، مانند کلمه «مستمندین» در بیت زیر:
نه شانه بود، که آن گیسوان بهم میدوخت | کلید محبس دلهای «مستمندین» بود |
- وارد کردن کلماتی که جواز ورود به شعر ندارند مانند «فقط» در شعر فارسی.
- استفاده مکرر از ساروجهای ادبی مانند «مر» و «ایدون» به ضرورت شعری
آثار
آثار ایرج را میتوان به دو بخش پیش و پس از مشروطه تقسیم کرد. اشعار دوره پیش از مشروطه او که محصول دوران جوانی اوست، بیشتر قصایدی در ستایش رجال زمان و بزرگان قاجار است. بخش بزرگی از این دسته اشعار ایرج امروزه در دست نیست. اشعار دوره پس از مشروطه ایرج که بیشتر به انتقادهای اجتماعی در قالب مضامین بکر اختصاص دارد، دارای اعتبار ادبی بیشتری هستند. [۳۳][۳۴][۸] بخشی از آثار منظوم وی، در پاسخ به مسابقات ادبی (مطروحه) انجمنهای شعرا و یا نشریات معتبر ادبی بودهاست. قطعات «دل مادر» و «هدیه عاشق» در پاسخ به مطروحههای مجلات «ایرانشهر» و «اقدام» سروده شدهاند.[۳۵]استفاده تقریباً بینظیر ایرج از زبان ساده و خروج او از چارچوبها و قالبهای رایج در شعر فارسی، باعث شده تا شعر او، جایگاه ویژهای نسبت به شاعران هم دوره خود در ادبیات فارسی بیابد. او علاوه بر اینکه پا را از هنجارهای پذبرفته شده و رایج شعر دوره خود فراتر گذاشته، معانی و مضامین جدید و فلسفه واقع گرایانهای را به شعر فارسی داخل میکند که باعث ایجاد فضای جدید ادبی پس از خود میشود. پرهیز از اغراقهای غیر ضروری رایج در شعر معاصرین و نزدیکی هرچه بیشتر به واقعیات روزمره، از خصوصیات شعر او است.[۳۶] آثار و اشعار ایرج میرزا مشتمل بر غزلیات، قصاید، قطعات و چندین مثنوی ازجمله مثنوی زهره و منوچهر و مثنوی عارفنامهاست.
مثنوی عارفنامه
نوشتار اصلی: عارفنامه
در مورد انگیزه سرودن عارف نامه چندین روایت وجود دارد. میگویند ایرج
انتظار داشته که عارف هنگام ورود به مشهد به منزل او بیاید و میهمانش شود
که نه تنها این اتفاق نمیافتد بلکه هنگام ورود ایرج، عارف که مشغول نظارت
بر نصب دکورهای کنسرت بوده، اعتنای چندانی به او نمیکند. همچنین گفته
میشود عارف قزوینی در باغ ملی مشهد شعری خواند که با این بیت ختم میشد.چو جغد بر سر ویرانههای شاه عباس | نشست «عارف» و لعنت به روح خاقان کرد |
مثنوی زهره و منوچهر
نوشتار اصلی: زهره و منوچهر
زهره و منوچهر برداشت آزادی است از ونوس و آدونیس اثر ویلیام شکسپیر. این اثر محصول سالهای پایانی عمر ایرج است و به همین جهت ناتمام مانده و بعدها احتمالاً توسط سید عبدالحسین حسابی تکمیل شدهاست.[۳۸]پانویس
- ↑ «ایرج میرزا - قلب مادر - داد معشوقه به عاشق پیغام». شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی. بازبینیشده در ۶ مرداد ۱۳۸۹.
- ↑ محمدجعفر محجوب. «تحقیق در احوال و افکار و آثار و اشعار ایرج میرزا و خاندان و نیاکان او». در دیوان کامل ایرج میرزا. تهران: نشر اندیشه، ۱۳۴۲. پنجاه و یکم.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ علی دهباشی. «سیری در آثار ایرج میرزا». نقل از خبرگزاری کتاب ایران. بازبینیشده در ۶ مرداد ۱۳۸۹.
- ↑ Mohammad'Ali Eslami-Nodushan. The Influence of Europe on Literary Modernization in Iran. . The Middle East Journal، ۱۹۶۹.
- ↑ محمدجعفر محجوب. «تحقیق در احوال و افکار و آثار و اشعار ایرج میرزا و خاندان و نیاکان او». در دیوان کامل ایرج میرزا. تهران: نشر اندیشه، ۱۳۴۲.
- ↑ ایرج میرزا، فرانکفورت: نشر البرز، ۱۳۸۱/۲۰۰۲.
- ↑ «ایرج میرزا - قلب مادر - داد معشوقه به عاشق پیغام». شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی. بازبینیشده در ۶ مرداد ۱۳۸۹.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ قنبرعلی رودگر. «ایرج میرزا». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. بازبینیشده در ۶ مرداد ۱۳۸۹.
- ↑ سید هادی حائری. «مقدمه». در افکار و آثار ایرج میرزا. چاپ دوم. نام شهر محل چاپ: انتشارات جاویدان، ۱۳۶۶. ۳۷.
- ↑ «ماهنامه «ورقه» ارگان «دارالفنون تبریز»». موزه دانشگاه علوم پزشکی تبریز. بازبینیشده در ۱۱ شهریور ۱۳۸۹.
- ↑ بهداد اربابی. ننگ و نام شاعر. چاپ پویان. تهران: نشر آبی، ۱۳۷۸. ۵تا۱۳. ISBN 964-90664-5-4.
- ↑ Sorour Soroudi. Poet and revolution: the impact of Iran's constitutional revolution on the social and literary outlook of the poets of the time:. . Iranian Studies 1475-4819, Volume 12, Issue 1 (Winter 1979): ۳ – ۴۱.
- ↑ محمدجعفر محجوب. «تحقیق در احوال و افکار و آثار و اشعار ایرج میرزا و خاندان و نیاکان او». در دیوان کامل ایرج میرزا. تهران: نشر اندیشه، ۱۳۴۲. سی و پنجم.
- ↑ محمدرضا شفیعیکدکنی. «دوره مشروطیت». در ادوار شعر فارسی. تهران: توس، ۱۳۵۹.
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ بهداد اربابی. ننگ و نام شاعر. چاپ پویان. تهران: نشر آبی، ۱۳۷۸. ۳۶، ۳۹ و ۴۰. ISBN 964-90664-5-4.
- ↑ سید هادی حائری. «مقدمه». در افکار و آثار ایرج میرزا. چاپ دوم. نام شهر محل چاپ: انتشارات جاویدان، ۱۳۶۶. ۵۳ و۲۵۸.
- ↑ محمدجعفر محجوب. «تحقیق در احوال و افکار و آثار و اشعار ایرج میرزا و خاندان و نیاکان او». در دیوان کامل ایرج میرزا. تهران: نشر اندیشه، ۱۳۴۲. سی و دوم.
- ↑ محمدجعفر محجوب. «تحقیق در احوال و افکار و آثار و اشعار ایرج میرزا و خاندان و نیاکان او». در دیوان کامل ایرج میرزا. تهران: نشر اندیشه، ۱۳۴۲. سی و سوم.
- ↑ Homa Katusian. Private Parts and Public Discourses in Modern Iran. . Comparative Studies of South Asia, Africa and the Middle East ۱، ش. ۲۸ (۲۰۰۸): ۲۸۳-۲۹۰.
- ↑ بهداد اربابی. ننگ و نام شاعر. چاپ پویان. تهران: نشر آبی، ۱۳۷۸. ۲۹. ISBN 964-90664-5-4.
- ↑ بهداد اربابی. ننگ و نام شاعر. چاپ پویان. تهران: نشر آبی، ۱۳۷۸. ۴۵. ISBN 964-90664-5-4.
- ↑ بهداد اربابی. ننگ و نام شاعر. چاپ پویان. تهران: نشر آبی، ۱۳۷۸. ۴۱. ISBN 964-90664-5-4.
- ↑ «کتاب درسی سال دوم دبستان در سال ۱۳۰۸». موسسه آموزشی رسای طوس. بازبینیشده در ۱۱ شهریور ۱۳۸۹.
- ↑ Aliakbar Mahdi. The Iranian Women's Movement: A Century Long Struggle. . The Muslim World ۴، ش. ۹۴ (October 2004): ۴۲۹.
- ↑ علی دهباشی. «سیری در آثار ایرج میرزا». نقل از مجله فرهنگی هنری بخارا. بازبینیشده در ۶ مرداد ۱۳۸۹.
- ↑ Wikipedia, the free encyclopedia →Iraj Mirza (بازدید: ۶ مرداد ۱۳۸۹)
- ↑ پیروز جوهریان. «قمرالملوک وزیری». سایت آوا(موسیقی سنتی ایرانی). بازبینیشده در ۶ مرداد ۱۳۸۹.
- ↑ «یادی از قمر غزلخوان باغ آزادی». دویچه وله. بازبینیشده در ۶ مرداد ۱۳۸۹.
- ↑ پرونده: دلیل تغییر نام بلوار ایرج میرزا در مشهد! شفاف، ۱۲ شهریور ۱۳۸۸
- ↑ اعلام دلیل تغییر نام بلوار ایرج میرزا در مشهد خبر آنلاین، ۱۲ شهریور ۱۳۸۸
- ↑ محمدجعفر محجوب. «تحقیق در احوال و افکار و آثار و اشعار ایرج میرزا و خاندان و نیاکان او». در دیوان کامل ایرج میرزا. تهران: نشر اندیشه، ۱۳۴۲. سی و ششم.
- ↑ سید هادی حائری. «مقدمه». در افکار و آثار ایرج میرزا. چاپ دوم. نام شهر محل چاپ: انتشارات جاویدان، ۱۳۶۶. ۲۶۴ تا۲۷۷.
- ↑ «ایرج میرزا - قلب مادر - داد معشوقه به عاشق پیغام». شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی. بازبینیشده در ۶ مرداد ۱۳۸۹.
- ↑ محمدجعفر محجوب. «تحقیق در احوال و افکار و آثار و اشعار ایرج میرزا و خاندان و نیاکان او». در دیوان کامل ایرج میرزا. تهران: نشر اندیشه، ۱۳۴۲. سی و سوم و سی و چهارم.
- ↑ سید هادی حائری. «مقدمه». در افکار و آثار ایرج میرزا. چاپ دوم. نام شهر محل چاپ: انتشارات جاویدان، ۱۳۶۶. ۴۰ تا ۴۷.
- ↑ S SAREMI. ;LANGUAGE%20AND%20LINGUISTICS;FALL%202007-WINTER%202008;3;2%20%286%29;83;102 «SPECIFIC USE OF LANGUAGE IN IRAJ MIRZA'S POETRY». LANGUAGE AND LINGUISTICS. بازبینیشده در ۱۶ آذر ۱۳۸۹.
- ↑ سید هادی حائری. «مقدمه». در افکار و آثار ایرج میرزا. چاپ دوم. نام شهر محل چاپ: انتشارات جاویدان، ۱۳۶۶. ۴۷ تا ۴۹.
- ↑ سید هادی حائری. «مقدمه». در افکار و آثار ایرج میرزا. چاپ دوم. نام شهر محل چاپ: انتشارات جاویدان، ۱۳۶۶. ۵۶.
جستارهای وابسته
منابع
- محمدجعفر محجوب. «تحقیق در احوال و افکار و آثار و اشعار ایرج میرزا و خاندان و نیاکان او». در دیوان کامل ایرج میرزا. تهران: نشر اندیشه، ۱۳۴۲.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی انتشارات امیرکبیر جلد پنج
- از صبا تا نیما (جلد یکم)، یحیی آرینپور، تهران، انتشارات زوار، ۱۳۷۵.
- دادههای جعبهٔ زندگینامه از: ایرج میرزا، فرانکفورت: نشر البرز، ۱۳۸۱/۲۰۰۲.
پیوند به بیرون
- دانلود دیوان ایرج میرزا
- ظهیرالدوله (ردیف ۳۰۱)
- دانلود تصنیف «امان از این دل» با صدای قمرالملوک وزیری و در رثای ایرج میرزا
Ei kommentteja:
Lähetä kommentti