16 اکتبر 2017
جایزه نوبل برای سُقُلمه بسوی اقتصاد نولیبرالی

ریچارد
تالر برای ایجاد یک الگو و ابزارهای سیاسی جدید برای مدیریت کردن فقرا و
محرومین تحت رژیمهای نولیبرالی برنده جایزه نوبل شد. در دهه ۱۹۸۰، با ظهور
نولیبرالیسم، تئوری اقتصادی جدیدی از میان حامیان سرمایهداری ظهور کرد.
این تئوری اقتصاد رفتاری نامیده شد. اقتصاد رفتاری به ابزار محبوب رژیمهای
نولیبرالی برای مدیریت کردن مردم فقیر، که هر روز بر تعداد و خشمشان
افزوده میشود، مبدل شد. اقتصاددانان رفتاری و هواداران آنها میگفتند
مردم فقیر اغلب احمقانه رفتار میکنند، و سیاست دولت لازم است برای اتخاذ
سیاستهای مناسب جهت «سقلمه زدن» به آنها برای گرفتن تصمیمات درست، اینرا
در نظر بگیرد. این گام به دو هدف خدمت میکرد: این توجه را از دلايل ذاتی
نظام سرمایهداری برای وجود فقر، بیکاری و غیره منحرف میساخت، و دولت را
از خرج کردن پول برای تخفیف آنها آزاد میکرد.
منبع: نیوزکلیک
نویسنده: سوبوده وارما
تارنگاشت عدالت
نویسنده: سوبوده وارما
تارنگاشت عدالت
ریچارد تالر برای ایجاد یک الگو و ابزارهای سیاسی جدید برای مدیریت کردن فقرا و محرومین تحت رژیمهای نولیبرالی برنده جایزه نوبل شد.
در ۸ نوامبر ۲۰۱۶، چند دقیقه پس از آنکه نخستوزیر هند کاهش ۸۶ درصدی
ارزش پول کشور را اعلام کرد، ریچارد اچ. تالر، پروفسور «علم و اقتصادیات
رفتاری» مدرسه بازرگانی بوث، دانشگاه شیکاگو در توئیتر نوشت: «این سیاستی
است که من دیرزمانی است حمایت کرده ام. و گام نخست در جهت حذف پول نقد و
شروع خوبی برای کاهش فساد.»
هنگامی که کسی او را مطلع ساخت که دولت در نظر دارد اسکناس ۲۰۰۰ روپیهای به جریان بیاندازد او در توئیتر نوشت «واقعاً؟ لعنتی.»
همین پروفسور تالر جایزه نوبل امسال برای اقتصاد را، نه به دلیل حمایتش
از فاجعه کاهش ارزش پول در هند (آن فقط پیوندهای ضعیف او با واقعیات را
نشان میدهد) برد. او جایزه را برای «ساختن یک پُل بین اقتصاد و تحلیلهای
روانشناسانه تصمیمگیری فردی برد.» یافتههای تجربی و نگرش ایدئولوژیک او
در آفرینش رشته جدید و سریعاً گسترش یابنده اقتصاد رفتاری، که طبق بیانیه
مطبوعاتی رسمی تأثیر ژرفی بر عرصههای بسیاری از پژوهش و سیاستگذاری
اقتصادی داشته، اساسی بوده است.
همه اینها به چه معنی است؟ اقتصاد کلاسیک معتقد بود که افراد براساس
منافع شخصی منطقی تصمیم میگیرند. این چیزی نبود مگرتوجیهی برای
سرمایهداری که درآن همه با هم رقابت میکنند ودست نامريی بازارقرار است
همه چیز را کنترل کند.
اما، همانطور که تاریخ جهان به دفعات نشان داده است این تئوری کار
نمیکند. سرمایهداری و بازار فقط به سود طبقات مالک و به هزینه طبقات
زحمتکش کار میکنند.
در دهه ۱۹۸۰، با ظهور نولیبرالیسم، تئوری اقتصادی جدیدی از میان حامیان
سرمایهداری ظهور کرد. این تئوری اقتصاد رفتاری نامیده شد. پیشگامان این
تئوری عبارت بودند از دانیل کانمن، آموس تاورسکی، رابرت شیلر، سنتیل
مولیناهان، کس سانستاین، و برنده نوبل امسال ریچارد تالر.
اینها استدلال میکردند که مردم اغلب غیرمنطقی رفتار میکنند (گرچه
آشکارا نمیگویند اما منظورشان این است که مردم ابلهانه رفتار میکنند)، و
نه آنطور که اقتصاددانان کلاسیک فرض میکردند برای منافع شخصیشان. آنها
صدها مورد از این رفتارها را در جهان واقعی ثبت کردند. و برای ساختن
الگوی گزینه خود، موسم به اقتصاد رفتاری، از روانشناسی، علوم شناختی،
مردمشناسی، و جامعهشناسی و غیره استفاده کردند.
این یک بازی دستهجمعی خانگی-که همه نوع رفتار غیرعادی را از میگساری
جمعی تا نبرد تنبهتن هوایی را توضیح میداد- باقی میماند اگر مشت
آهنینی که زیر دستکش مخملی وجود داشت، سریعاً برملا نشده بود.
اقتصاد رفتاری به ابزار محبوب رژیمهای نولیبرالی برای مدیریت کردن
مردم فقیر، که هر روز بر تعداد و خشمشان افزوده میشود، مبدل شد.
اقتصاددانان رفتاری و هواداران آنها میگفتند مردم فقیر اغلب احمقانه
رفتار میکنند، و سیاست دولت لازم است برای اتخاذ سیاستهای مناسب جهت
«سقلمه زدن» به آنها برای گرفتن تصمیمات درست، اینرا در نظر بگیرد.
این گام به دو هدف خدمت میکرد: این توجه را از دلايل ذاتی نظام
سرمایهداری برای وجود فقر، بیکاری و غیره منحرف میساخت، و دولت را از خرج
کردن پول برای تخفیف آنها آزاد میکرد. اگر فقرا به دلیل حماقت خودشان
فقیر باشند، تنها کاری که دولت باید انجام دهد این است که از طريق پیشنهاد
آرام و عملیات روانی در جهت گرفتن تصمیمات درست، به آنها «سقلمه» بزند.
تالر به مثابه پوستر بوی این توجیه بیشرمانه نولیبرالیسم مبدل شد. کتاب
پُرفروش او به نام «سقلمه: بهبود تصمیمات درباره بهداشت، ثروت و سعادت»
(۲۰۰۸) دولتها را ترغیب کرد که برای سوق دادن آرام مردم به سمت گرفتن
تصمیمات بهتر گامهای کوچک به آسانی قابل فهم بردارند. به عنوان مثال، از
تحقیقی نقل قول آورد که میگفت مردمی که به پول نقد نیاز دارند از کسانی که
پول نقد دارند غیرمنطقیتر عمل میکنند- شیوه دیگری برای گفتن اینکه فقرا
احمق اند. در نتیجه، زمانیکه به آنها یارانه نقدی داده میشود، شما
میتوانید این را با پیام برای به مدرسه فرستادن دختربچه یا چیرهای مطلوب
دیگر همراه کنید. اگر پیامها پیش از دادن پول نقد فرستاده شوند، فقرا به
راحتی آنها را نادیده خواهند گرفت.
سقلمه چنان مورد علاقه دولتهای غربی قرار گرفت که در بریتانیا یک تیم
سقلمه تشکیل شد و پس از آن براساس تجربه گروه بریتانیایی در ایالات متحده
یک گروه کاری تشکیل گردید. دولتها در برزیل، فرانسه، استرالیا، و زلاندنو
گفتند که اقتصاد رفتاری را در سیاستگذاری خود ادغام میکنند. در ایالات
متحده چهره واقعی در سال ۲۰۰۹ آشکار شد، در آن سال کاهش مالیاتها براساس
برنامه پسانداز برای بهداشت، بازنشستگی و اقدامات مالی بسیاری از این نوع
همگی گفتند که از تئوری سقلمه الهام گرفتند. آنها به نام کمک دادن به
مردم سقلمه زدند که در زنجیر الیگارشی مالی باقی بمانند.
آیا سقلمه هرگز درباره ثروتمندان موفق بوده یا حتا به کار گرفته شده
است؟ آیا به هیچ میلیاردری سقلمه زده شده که ثروت خود را ببخشد؟ در باره
این هیچ تحقیق یا مدرکی وجود ندارد. اقتصاددانان رفتاری با فراموش کردن
بحران مالی سال ۲۰۰۸ که به علت حرص و آز غیرمنطقی ثروتمندان بود، احتمالاً
خواهند گفت که رفتار ثروتمندان غیرمنطقی نیست و لذا آنها به سقلمه نیازی
ندارند.
کاربست دیگر چهارچوب اقتصاد رفتاری این است که ابزاری برای مدیریت کردن
پیآمدهای اجتماعی و سیاسی گسترش شکاف بین ۱ درصد و ۹۹ درصد به دست
میدهد. این علت وجودی این تئوری است. تالر و همکاران و پیروان او
مجموعهای از ادبیات را تولید کرده اند که مشخصههای رفتاری فقرا و چگونگی
مدیریت کردن آنها را به نحوی که آنها را به سمت همراهی، پذیرش یا تسلیم
هُل دهد، ثبت کرده است.
جای تعجب زیاد نیست که جایزه نوبل به این پشاهنگ نولیبرالیسم داده شده،
کسی که گرامی داشته میشود، زیرا در ظاهر همدردی، شناخت و دانش بیشتری از
فقرا و محرومین دارد، کسی که به نظر میرسد به نفع آنها میاندیشد.
در هند، ما باید مراقب باشیم، زیرا دولت موودی نسخه خود را از «سقلمه
زدن» به مردم برای گرفتن تصميمات «درست» دارد. با این تفاوت که موودی به
جای سقلمه مردم را هُل میدهد. به کاهش ارزش پول نگاه کنید: آن هل دادن
مردم به پذیرش مبادلات اقتصادی بدون پول نقد بود. به این دلیل بود که
بلافاصله مورد ستایش تالر قرار گرفت. یارانههای نقدی، هل دادن دیگری است،
زیرا گفته میشود مردم فاسد و احمق اند.

سُقُلمه: مشت گره کرده برای زدن کسی (فرهنگ دهخدا).
Ei kommentteja:
Lähetä kommentti