keskiviikko 7. helmikuuta 2018

اکونومیست: بشریت در آستانۀ جنگ جهانی

بشریت در آستانۀ جنگ جهانی
به گفتۀ مجلۀ اکونومیست
نوشتۀ جیمز کوگان
مرکز پژوهش های جهانی، 02 فوریه 2018
Par James Cogan
Mondialisation.ca, 02 février 2018

مجلۀ اکونومیست The Economist، هفته نامۀ پر نفوذ لندنی که کارل مارکس در 150 سال پیش آن را به مانند «ارگان اروپائی» برای «آریستوکراسی مالی» ترسیم کرده، آخرین شمارۀ خود را به «جنگ آینده» « The Next War » و «تهدید فزایندۀ جنگ میان قدرت های بزرگ» « The Growing Threat of Great Power Conflit »، اختصاص داده است. ستون اصلی مجله با هشدار ترسناکی آغاز می شود :
« درکوران 25 سال گذشته، جنگ به بهای زندگی بسیاری تمام نشده است. با وجود این، درحالی که جنگ داخلی ومذهبی درسوریه، آفریقای مرکزی، افغانستان ودر عراق بیداد کرده است، برخورد ویرانگربین قدرت های بزرگ جهان کمابیش پندار ناپذیربرجامانده است. »
« چنین موضوعی دیگر مطرح نیست […] دگرگونی قدرتها ودردرازمدت درزمینۀ جغرافیای سیاسی وبه همین گونه گسترش فن آوریهای نوین برتری نظامی فوق العاده ای که آمریکا وهمپیمانانش از آن برخورداربوده اند را دچار ریزش کرده است. تصورجنگی به وسعت وشدتی که ازدوران جنگ دوم جهانی هرگزتا کنون سابقه نداشته ازاین پس می تواند درپندارهای ما جا بازکند. ولی جهان آمادگی نشده است.»
اکونومیست آیندۀ مدینۀ فاسدۀ خشونتباری را پیشبینی کرده است که با گسترش ارتش آمریکا برای واپس داشتن و ویران کردن به اصطلاح مدعیانی که همه جا فرادستی اش را تهدید می کنند آغاز خواهد شد.
در کوران 20 سال آینده، اکونومیست پیشبینی کرده است که « دگرگونی های آب و هوائی، رشد جمعیت وجنگ های فرقه ای یا قومی » مستعد فرو بردن بخش مهمی از جهان درجنگهای « میان کشورها و یا داخلی » است. چنین جنگ هائی بیش از پیش درشهرهائی که با حلبی آبادهای پرجمعیت ومیلیونی به محاصره درآمده به وقوع می پیوندد، وبه « نبردهای نزدیک، محله به محله » می انجامد. آینده ای که برای بخش مهمی ازبشریت پیشبینی شده همانی ست که درکشتارونبردهای مرگبارسال گذشته در موصل شهرعراقی وحلب درسوریه دیدیم.
ولی نگران کننده تراز ترسیم ردیف سناریوهای مربوط به بالا گرفتن فزایندۀ تنش میان استانهای همبستۀ آمریکا، و روسیه وچین است. این سناریوها رقیب های استراتژیک را به شکلی روی صحنه به نمایش می گذارد که تحریکات آنان هر لحظه ممکن است به هولوکاست هسته ای بیانجامد.
در ژوئیۀ 2016، خانۀ انتشاراتی مرینگ Mehring Books کتاب «جنگ دریک چهارم سده» (A Quarter Century of War) نوشتۀ دیوید نورث David North را منتشر کرد :
« ازنخستین جنگ خلیج فارس درسال 1991-1990، آمریکا پیوسته درکوران یک چهارم سده درحال جنگ بوده است. با کار بست شعارهای تبلیغاتی مانند دفاع از حقوق بشروجنگ علیه ترس افکنان برای پنهان کردن اهداف واقعی ومداخلاتش در خاورمیانه، آسیای مرکزی وآفریقا وبه همین گونه دررویاروئی با روسیه وچین، آمریکا درجنگی برای تضمین فرادستی اش درسطح جهانی بسیج شده است. در حالی که آمریکا می کوشد تا ناتوانی اقتصادی اش را جبران کند وپاسخگوی تنش اجتماعی درونی باشد، بالا گرفتن دائمی عملیات نظامی خطرجنگ جهانی بین دولتهای دارندۀ جنگ افزارهسته ای را افزایش داده است. »
کمترازدوسال پس ازانتشاراین کتاب، بخش مهمی ازاین ارزیابی دیوید نورث دریکی ازمهمترین مجله های سیاسی درجهان سرمایه داری انگلیس وآمریکائی مطرح شد. ولی نتیجه گیری اکونومیست، که ازجایگاه نمایندۀ خدشه ناپذیرالیگارشی مالی و کارفرمایان بزرگی که ثروتشان به تسلط جهانی امپریالیسم آمریکا وابسته است سخن می گوید، کاملاً خلاف اهدافی ست که دیوید نورث برای کمک به راه اندازی و ساخت وساز «جنبش نوین ضد جنگ» ترسیم کرده است. همان گونه که گفتیم، کاملاً برعکس، اکونومیست آمریکا را به گسترش « نیروی سخت » (hard power) برای دفاع دررویاروئی با «رقیب های مصمم ونیرومند» تشویق کرده است، یعنی پندارهای ضد اجتماعی (به معنای دقیق نبود تعادل روانی که تمایل وارتکاب به رفتارهای ضد اجتماعی از نشانه های بیمارناک آن است) که مبنی برآن بهترین ضامن صلح توانائی آمریکا درویران کردن کامل رقیبانش می باشد.
شرط نخستین ونوید جستارویژه این است که آمریکا برای جلوگیری ازفروپاشی فرادستی اش باید بی درنگ دست به کار شود، و افزون براین می گوید که اگر رهبران چینی وروسی مجازهستند بلند پروازی شان را درمناطق خودشان نفوذ دهند وتسلط پیدا کنند، دراین صورت نتیجۀ « قابل قبول » «رویاروئی ویرانگربین قدرت های بزرگ جهان» خواهد بود، جنگ جهانی با جنگ افزارهای هسته ای.
مجلۀ اکونومیست درستون اول 27 ژانویه اعلام کرده است که چین وروسیه « اکنون دولتهای رویزیونیستی هستند که می خواهند وضعیت حاضررا زیرسؤال ببرند و مناطق خودشان را فضای نفوذی وتسلط می پندارند. برای چین، چنین امری به معنای آسیای شرقی، و برای روسیه اروپای شرقی و آسیای مرکزی خواهد بود.»
نتیجه گیری اکونومیست براین پایه است که آمریکا باید به «20 سال انحراف استراتژیک» پایان بدهد که درکوران دولتهای پی در پی صورت گرفته، که گویا « دربازی روسیه وچین شرکت داشته است». در یک سری جستاروگزارش ویژه توصیه می کند که برای کسب اطمینان ازحفظ برتری نظامی که تا کنون «دشمنان را به ترس واداشته است»آمریکا بایدهزینه های هنگفت وسرسام آوری برای جنگ افزارهای هسته ای وکلاسیک خرج کند، افزون براین درزمینۀ فن آوریهای هوش مصنوعی رباتیک.
وهشدارمی دهد: «خطربی درنگ جنگ درشبه جزیرۀ کره، شاید امسال […] ده ها هزارنفرازبین خواهند رفت، وبسیاری بیشتراگرجنگ افزارهسته ای بکاربرده شود. »
ارتش آمریکا آمادۀ راه اندازی چنین جنگی
است. آمریکا بمب افکن های هسته ای ب2 و ب 52 را درگوآن درموضع گیری تهاجمی مستقرکرده، وسدها هواپیمای شکاری و ناوگروه های جنگی را نیزدرپایگاه های دیگردراقیا نوس آرام آماده نگهداشته است. انگیزه های روشنی وجود دارد که به ما می گوید، رویاروئی واشنگتن درتحریک جنگ علیه کرۀ شمالی، با اعمال فشارروی پیونگ یانگ برای ترک برنامۀ هسته ای نظامی اش، پیشگفتاروتمرین عمومی وگسترده ای است که باید به بازوی هسته ای آینده علیه چین تبدیل شود.
اکونومیست فکرمی کند که « جنگ برای پیشگیری ایران دردستیابی به جنگ افزار هسته ای می تواند برای اینجا واکنون درچشم اندازسوداگرانه مطرح باشد، ولی در چند سال دیگراحتمال بیشتری خواهد داشت».
وبراین باوراست که استانهای همبستۀ آمریکا درتهدید به اصطلاح «منطقۀ خاکستری» بسرمی برد، یعنی جائی که چین، روسیه، ایران وکشورهای دیگردر جستجوی «بهره برداری» از«نقاط ضعف» آمریکا دربرخی ازبخش های جهان هستند، بی آنکه تلاشهایشان به جنگ بازوآشکاربیانجامد. اکونومیست برای نمونه از دعاوی سرزمینی چین دردریای چین، ضمیمه سازی کریمه بدست روسیه ونفوذ سیاسی ایران درعراق، سوریه ولبنان یاد کرده است.
ولی مداخلات امپریالیسم آمریکا ازدیدگاه اکونومیست کاملاً قانونی
است. درسوریه، آمریکا هفت سال برای دگرگونی وفروپاشی رژیمی توطئه کرد که از سوی روس ها و ایرانی ها پشتیبانی می شود. اعلام خواست واشنگتن برای اشغال یک سوم کشورو گردآوری ارتش نیابتی 30000 نفره از شبه نظامیان کرد واسلامگرا وضعیتی را به وجود آورده است که نه فقط شرایط برخورد مستقیم با ایران وروسیه را فراهم آورده بلکه به همچنین با ترکیه نیزوضعیت تنش آمیزی به وجود آورده است، درحالی که این کشورمعمولاً باید درچهار چوب پیمان ناتوجزء هم پیمانان آمریکا باشد.
همانگونه که می توانستیم انتظارداشته باشیم، بر پایۀ اقدامات جنون آمیزآمریکا وبین المللی که می خواهند روی انترنت کنترل دولتی و سانسورایجاد کنند، مجلۀ اکونومیست روسیه را متهم کرد که گوئی درجستجوی «ازبین بردن اعتماد نسبت به مؤسسات غربی بوده وبا کاربست ربات رایانه ای واوباش انترنتی شبکه های اجتماعی را برای تشدید نارضایتی وپیش داوری جریانهای مردمی را تحریک کرده است.»
مجله پافشاری می کند که شرکت های فن آورباید به ارتش بپیوندند، درحالی که شرکت های انترنتی نیزبرای حذف افراط ورزی دردیدگاه های مخالف، به بهانه های دغلکارانۀ مانند مبارزه علیه «کنش های نفوذی» و«به بیراهه کشاندن پندارهای همگانی» باید با دستگاه دولتی همکاری کنند.
اکونومیست درادامه یادآورمی شود که برای دولت آمریکا که کسری بودجۀ ساله اش نزدیک به 700 میلیارد دلاراست «پیدا کردن پول مشکل دیگری خواهد بود».
حقیقت این است که بسیج درهمۀ زمینه های اجتماعی برای تدارک جنگ با کاهش دائمی سطح زندگی وشرایط زیستی طبقۀ کارگرآمریکائی تأمین مالی می شود، این روند را باید با حذف حقوق دموکراتیک وفشار روی مخالفان نیز ترکیب کنیم.
اکونومیست دریک هم صدائی ناخواسته درزبانی برساخته با الهام (ناخواسته و ناخودآگاه) ازجرج اورول نتیجه گرفته است که «یک آمریکای نیرومند»، تا به دندان مسلح که به شکل دائمی حریف هایش را به نابودی تهدید می کند، «بهترین ضامن صلح جهانی» است.
با وجود این، ترسناک ترین نکته درجستاراکونومیست، این است که با پیشبینی خودش مبنی براینکه امپریالیسم آمریکا بایدبا تهدید حریف هایش را به فرمانبرداری وادار کند، بد بین بنظرمی رسد. زیراگسترش این روند نظامی سازی درموضع تهاجمی بیش ازپیش علیه چین وروسیه به کاربسته می شود ونه فقط به «صلح جهانی» نمی انجامد بلکه احتمال جنگ را نیزکاهش نمی دهد وبه افزایش احتمال آن می انجامد.
«بزرگترین خطر»، اکونومیست می گوید، «اشتباه محاسباتی درنبود درک مقاصد دشمن است که به بالا گرفتن رویداد پیشبینی ناپذیری می انجامد که ازهرگونه کنترلی نیزمی گریزد ».
بالاگرفتن رویداد پیشبینی ناپذیر یعنی حرکتی که از کنترل خارج شده وبه هولوکاست هسته ای خواهد انجامید. دراین جستارازتام پلانت تحلیل گراتاق فکری RUSI به نقل آورده شده است که : «برای روسیه وآمریکا، جنگ افزارهسته ای نخستینگی خود را نگهداشته است. برای درک این موضوع شما تنها کافی
است بینید چگونه پولهایشان را خرج می کنند.
آمریکا درپی مدرنیزاسیون انبارهسته ای اش درکوران ده های آینده به حجم 1200 میلیارد دلاراست. روسیه موشکها، بمب افکنها وزیردریائی های هسته ای اش را مدرنیزه می کند. چین ن
یزمانند انگلستان وفرانسه با شتاب توانائی هسته ای خود را که ناچیزتراست افزایش می دهد. گفتگوهائی دردایرۀ رهبران آلمان، ژاپن وحتا استرالیا درجریان است که آنان نیزبتوانند برای پایداری دربرابردولتهائی که جنگ افزارهسته ای دراختیاردارند چنین جنگ افزاری را دراختیارداشته باشند. »
جنون رقابت درجنگ افزارهای هسته ای درسدۀ بیست ویکم به شکل اجتناب ناپذیری ازتضادهای نظام سرمایه داری منشأ می گیرد. مبارزه میان آمریکا ورقیب هایش در زمینۀ جغرافیای سیاسی واقتصاد جهانی حاصل ناگزیربحران مدیریت ناپذیروجنگ جنون آمیزبرای کنترل بازارها ومنابع است.

واژگونی نظام سرمایه داری که بخطر جنگ دامن می زند یک ضرورت بی درنگ برای ماندگاری تمدن بشری است.

Ei kommentteja:

Lähetä kommentti